سفارش تبلیغ
صبا ویژن







مهدی عامری

از همان روزى که مردم با رویگردانى از احزاب دوم خردادى گفتمان خدمت و عدالت را برگزیدند، حجم وسیعى از انتقادات و تهاجمات علیه آنچه مردم انتخاب کرده بودند آغاز شد. البته این بداخلاقى‌ها استمرار توهین‌ها و حملات زمان انتخابات بود، آنسان که عده‌ای، سراسیمه و با وحشت، با انواع حربه‌ها در قصد تخریب احمدى‌نژاد برآمدند و گویى چون تلاششان نتیجه عکس داد، بعد از انتخابات، آن توهین‌ها رنگ انتقام نیز به خود گرفت! از این‌رو دولت نهم از آغازین روزهاى کار خود از گلایه‌ها و کنایه‌هاى این گروه شکست خورده بى‌نصیب نبود. «هر» اقدام و موضع‌گیرى دولت در نظر اینان «غیر کارشناسانه»، «مغایر با امنیت ملی»، «بى‌تجربه»، «خلق الساعه» و ... بوده، باید نقد شود! در پاره‌اى از موارد نیز پا را از انتقاد و تخریب فراتر نهاده و به استهزاء و تمسخر دولت منتخب و شخص رئیس جمهور پرداختند. حجم این بداخلاقى‌ها در برهه‌اى از زمان چنان بالا گرفت که مقام معظم رهبرى در دفاع از مظلومیت دولت فرمودند: «عده‌اى در این مدت کوتاه، انتظاراتى از دولت جدید دارند که در طول چند سال از دولت‌هاى گذشته نداشتند.» جداى از تاختن اصلاح‌طلبان به دولت، حتى در گروه‌هاى مدعى اصولگرایى نیز انتقاد از دولت کم نیست! و شاید بیجا نباشد اگر دولت نهم را دولتى بنامیم که در معرض بیشترین «انتقادها» قرار داشته است. البته از آنجایى که دولت نهم، تحول‌گرا بوده و در عرصه‌هاى گوناگون سیاست خارجی، اقتصاد و ... برنامه‌هاى نو و متفاوت با گذشته دارد، از این‌رو، گستردگى نقدهاى برنامه‌ها و موضع‌گیرى‌هاى آن، چندان هم دور از انتظار نمى‌باشد. همچنین اگر پر کارى هیئت دولت را نیز بر آن بیفزاییم، باید بپذیریم که حرف و حدیث‌هاى گوناگونى در کار خواهد بود. دولت نیز از آن سو تا آنجا که توانسته است پاسخگوى نقدها بوده است و در برخى موارد در برابر انتقادهاى دلسوزانه و منطقى و منصفانه از موضع خود عقب نشسته است. چنانچه به عنوان مثال در ماجراى ساختن جایگاه‌هاى ویژه‌ براى زنان در ورزشگاه‌ها هنگامى که با انتقادهایى مواجه شد، به سرعت این موضوع را کنار گذاشت و یا نشست چندین ساعته ریاست جمهورى با منتقدان اقتصادى دولت که نشان از این امر دارد هر جا انتقاد علمى و به دور از غرض‌ورزى باشد، باب بحث و گفتگو مفتوح است، اما هوچى‌گرى‌ها و تنش‌هاى سیاسى چیزى جداى از این است و سیاست دولت نیز بر این است تا در برابر چنین تحرکاتى سکوت اختیار کند و وقت خود را صرف خدمت به ملت نماید و لذا در بسیارى موارد، مهرورزانه پاسخ آنها را نداده است. حضور شخص ریاست جمهورى در برنامه‌هاى زنده تلویزیونى و مصاحبه‌هاى متعدد ایشان با خبرنگاران داخلى و خارجى و پاسخگویى ایشان به سوالات و انتقادات، نمونه‌اى دیگر از رفتار منطقى دولت در مواجهه با انتقادات است. از این‌رو آن منتقدانى که از «انتقادناپذیری» دولت سخن مى‌گویند را نمى‌توان «منصف» نامید، چه آنکه همین «انتقاد»شان را بارها دولت پاسخ داده است. یکى از سران حزب اعتماد ملى چنین نگاشته است: «اکنون که از عمر دولت نهم بیش از 2 سال مى‌گذرد، نقد عملکرد دولت نه تنها غیر منصفانه نبوده، که از اتهام سیاسى کارى نیز به دور است و به عکس، دفاع مطلق و غیر منطقى از عملکرد دولت، خاستگاه سیاسى دارد.» (1) این عضو حزب اعتمادملی، منصفانه بودن نقد عملکرد دولت را مختص به حال (پس از گذشت دو سال از عملکرد دولت) مى‌نماید و این، تلویحا بدان معنا است که انتقادات گذشته اصلاح‌طلبان که از همان روز نخست ریاست جمهورى و بلکه پیش از آن شروع شده بود، غیر منصفانه و مشوب به سیاسى‌ کارى هستند. با این حال، اینکه گذر 2 سال از عمر دولت سبب مى‌شود انتقادها به دور از سیاسى کارى و منصفانه شود، به ظاهر، گزاره صحیحى نمى‌نماید و التزامى بین این دو دیده نمى‌شود. اگر چنین باشد، نتیجتا تمامى نقدها بر دولت‌هاى گذشته که دوره ریاست جمهورى خود را تکمیل کرده‌اند، کاملا منصفانه و منطقى است! آیا واقعا چنین است؟ آقاى گرامى‌مقدم که در نطق پیش از دستور مجلس سخنرانى مى‌کرده‌اند، با بیان 4 انتقاد اصلى «اصلاح‌طلبان مجلس به دولت» ادامه مى‌دهند: «انتظار آن است که حامیان دولت با رویکردى منطقى و پذیرش جدال احسن ... اشتباهات خود را بپذیرند، نه آنکه با اتهام زنى بخواهند منتقدان و اصلاح‌طلبان را وادار به سکوت کنند ....» عجیب آنجاست که این جماعت حرف انتقادى یا تخریبى خود را مى‌زنند و آن گاه با مظلوم‌نمایى اظهار مى‌دارند: «ما را وادار به سکوت نکنید.» در این دو سال، کدامین اصلاح‌طلب «وادار» به سکوت شده است؟ سزاوارتر، آن است که گفته شود کدام اصلاح‌طلب، سخن به نقد دولت نگشوده است؟ به عنوان نمونه آشکار، خوب است آقاى گرامى‌مقدم، ارگان مطبوعاتى خویش را تورقى کنند. چنین گفتارى از ایشان عجیب‌تر به نظر مى‌رسد، چرا که روزنامه اعتمادملى از جمله پیشتازان نقد دولت است و به «انتقاد نامه‌ای» علیه دولت بدل گشته است! از سوى دیگر، ایشان در حالى اصولگرایان را به «جدال احسن و رعایت اخلاق دینى و انسانى در رقابت‌هاى سیاسی» توصیه مى‌کند که حزب اعتمادملى به بهانه رطب و یابس بر دولت مى‌تازد. به طور نمونه، روز قبل از نطق ایشان، در روزنامه اعتمادملی(2) درباره مهمانى تیم‌هاى استقلال و پیروزى که از سوى شهردارى تهران برگزار شد، براى تیتر خود، یک «شایعه» را برگزیده بود و این رویداد را این چنین با رنگ «سیاسی» در صفحه ورزشى منتشر کرده بود: «تیتر: غیبت استقلالى‌ها در ضیافت جمعه شب به دلیل حضور قالیباف... ! شایعه شد بنا به دستور سازمان تربیت بدنى و حضور قالیباف، استقلالى‌ها از رفتن به این مراسم منصرف شدند ... با توجه به اینکه دولت رابطه خوبى با شهردار ندارد چنین شایعه‌اى نمى‌تواند دور از واقعیت باشد ... البته استقلالى‌ها این قضیه را تکذیب کردند ....» آیا این نوع اطلاع‌رسانی، همراه با اخلاق است و عنوان «جدال احسن» را بر مى‌تابد؟! از این نمونه‌ها در روزنامه اعتمادملى به فراوانى یافت مى‌شود. آقاى ‌گرامى‌مقدم البته «رعایت اخلاق دینى و انسانى در رقابت‌هاى سیاسی» را «کمترین شرط اصولگرایی» دانسته و مى‌گوید: «نطق‌هایى که سراسر، اتهامات کذب و توهین به یک جریان فکرى که با راى قاطع مردم در یک برهه زمانى مدیریت کشور را بر عهده داشته است چه نسبت و نشانى با اصولگرایى دارد؟» چنانچه این سال‌ها از زبان اصلاح‌طلبان بارها شنیده شده است، «کمترین شرط اصلاح‌طلبی، پذیرش راى و نظر مردم است.» از این‌رو اگر توهین و افتراء به کسانى که در برهه‌اى سکاندار مملکت بوده‌اند ناپسند و غیراخلاقى است، تخریب و اهانت و استهزاى جریان فکرى که اکنون با «راى قاطع مردم» بر سر کار هستند چگونه است؟! البته جناب گرامى‌مقدم، خود به این سوال جواب داده، در ادامه مى‌گوید: «لابد دوستان، زمانى که مردم به آنان راى مى‌دهند، مردم را محترم مى‌شمارند و زمانى که رقباى آنان را انتخاب مى‌‌کنند، آنان فاقد مشروعیت هستند.» تمام آنچه ایشان به زبان آورده است، مقدمه‌اى است تا این سوال را مطرح کند که آیا «قیمت بنزین 180 تومانى اصلاح‌طلبان بهتر بود یا سهمیه‌بندى که طرح اصولگرایان است؟ و آن گاه بلافاصله ادامه مى‌دهد: «و قضاوت را به آنان واگذار مى‌کنیم.» با این حال، ایشان فرداى همین روز در روزنامه اعتمادملى در مقام جواب به نایب رئیس مجلس مى‌نویسد: «بنزین 180 تومانى اصلاح‌طلبان بهتر بود»( !!3) تا معناى واگذارى قضاوت به مردم آشکار گردد! آقاى گرامى‌مقدم که در طول سخنان خود بر پذیرش نقد تاکید مى‌کند، و پاسخ به نقد را «وادار کردن به سکوت» مى‌داند، به این دلیل، چنین نطقى را انتخاب کرده است که «در یکى از نطق‌ها که خطاهاى اصلاح‌طلبان بر شمرده مى‌شد، به یک نمونه از برنامه اقتصادى دولت گذشته، در افزایش قیمت بنزین تا 600 تومان اشاره شد ولى دهها مصوبه ارزشمند ... و قوانین سودمند نادیده گرفته شد.» این در حالى است که سرتاسر سخنان ایشان هم- که به جدال احسن تاکید دارند- یک نمونه از مصوبات و قوانین و برنامه‌هاى ارزشمند دولت نهم و مجلس هفتم به چشم نمى‌خورد! البته شاید ایشان هم همچون برخى اصلاح‌طلبان معتقد باشند «دولت نهم هیچ شاخصه مثبتى ندارد و مجلس هفتم و دولت نهم سر و ته یک کرباس هستند.» به نظر مى‌رسد پیام آقاى گرامى‌مقدم به اصولگرایان این است که «شما سکوت نمایید تا فقط ما سخن گفته و انتقاد کنیم.»! پى‌نوشتها: 1- روزنامه اعتمادملی، 23/7/86، شماره 484، ص.2 2- یکشنبه 22/7/86، شماره 483، ص .15 3- سه‌شنبه 24/7/86، شماره 485، ص .2

این هم لیک درسایت خبری رسالت http://www.resalat-news.com/Detail.aspx?cid=86958



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    1- و ناگاه حسن روحانی اصولگرا شد..
    اصلاح طلبان هم موجودات جالبی هستند و در عرصه سیاست ایران رفتارهای جالبی دارند. مصادره به مطلوب یکی از شیوه های رایج در موضع گیری و  ارائه تحلیل و انتقاد در این جبهه است.
    روزنامه اعتماد ملی که در تخریب دولت پیشتازترین گروه اصلاح طلب است در یادداشتی سیاست خارجی دولت را تهدید امیز و خطرناک دانسته و انرا نه شجاعانه که جسورانه خوانده است که از درایت اصلاح طلبانه تهی است. نویسنده البته برای موید قول خود از اقایان حسن روحانی و دکتر ولایتی و  محسن رضایی نقل قول کرده است و این مثلث جدید را مثلثی که هر سه ضلع آن هوادارانی رسمی و تشکیلا‌تی در همین اردوگاه اصولگرایی دارند. معرفی می کند!! کدام سیاستمداری است که اکنون حسن روحانی را در اردوگاه اصولگزایان معرفی کنند؟ انان که کوچکترین اطلاعی از عرصه سیاسی کشور دارند می دانند در این دو ساله بسیاری از افراد جایگاههی خود را تغییر دادند. اگر از این هم بگذریم جالب انجسات این اصلاحاتیان هر گاه بخواهند یکی را اصلاح طلب و یکی را اصولگرا معرفی میکنند البته بستگی به منافع انها دارد و یا اینکه می توان برای تخریب دولت از هر شیوه ای استفاده کرد. البته این به ان معنا نیست که نویسندگان اعتماد ملی خوانندگان خود را جاهل به امور تصور می کنند بلکه این خصیصه این روزنامه اصلاح طلب و اکثر اصلاح طلبان است که در اثر پای بندی به ازادی به هر کسی اجازه قلم فرسایی میدهند ...

    2- رسیدگی به محرومین سیاست جدید اصلاح طلبان..
    بعد از پیروزی دکتر احمدی نژاد در انتخاب نهم ریاست جمهوری نخبگان اصلاح طلب فریائ به راه انداختند که افرادی سوار بر موج توده گرایی و پوپولیسم توانسنتد رای کسب کنند. انها توجه دولت و شخص رییس جمهور به عدالت و محرومین را ناشی از از نگاه غلط به اقتصاد دانسته و بر ان تاختند البته انها بعدا لعتراف کردند یکی از دلایل شکستشان عدم توجه انها به طبقه فرودست جامعه بوده است. جدیدا دفتر تحکیم وحدت شاخه دانشجویی سیاست مداران اصلاح طلب طرحی به نام تحکیم مهر را به راه انداخته و در این حرکت خود به فعالیتهای اجتماعی دست می زنند. چنان این کار از این  افراد غریب می نماید که روزنامه اعتماد در این باره با شگفتی می نویسد شاید در وهله اول خیلی تعجب کنیم وقتی بشنویم که اعضای دفتر تحکیم وحدت و انجمن های اسلامی به عیادت معلولان و سالمندان رفته اند یا برای کودکان بی سرپرست اسباب بازی برده اند و در مراسم افطاری که برای بی بضاعتان و افراد محروم طبقه پایین جامعه برپا شده شرکت کرده اند و اصلاً خود متولی برگزاری چنین مراسمی بوده اند. به هر حال سبقه دفتر تحکیم وحدت، سیاسی است و نام آن با سیاست گره خورده. نام تحکیم که به گوش مان می خورد ناخودآگاه تسخیر سفارت امریکا و دوم خرداد 76 و 18 تیر 78 و اتفاقات ریز و درشت و تلخ و شیرین سیاسی کشور در سال های دور و نزدیک، در ذهن مان تداعی می شود. طبیعتاً وقتی می شنویم که دفتر تحکیم وحدت در قالب طرحی با عنوان «تحکیم مهر» به اقداماتی از قبیل آنچه در بالا ذکر شد، دست زده، کنجکاو می شویم و با دیده شک کمی در این باره تحقیق می کنیم. وقتی متوجه می شویم که در دانشگاه علم و صنعت که پای انجمنش در هواست، دانشجویان موسوم به انجمنی اقدام به جمع آوری پول و تهیه بسته های غذایی برای پخش میان مردم فقیر و مستحق کردند، باز شک و تعجب مان فروکش نمی کند، به سراغ دانشگاه های دیگر می رویم. در دانشگاه الزهرا هم به رغم آنکه مشکلاتی در روند کاری دانشجویان به وجود آمد وجوه نقدی و بسته های غذایی برای این کار جمع آوری و تهیه و پخش شد. در دانشگاه تربیت معلم ژتون های غذایی به این منظور جمع آوری شد. دانشجویان دانشگاه شهرکرد هم با همه مشکلات به وجود آمده از سوی بعضی مسوولان دانشگاه ایتام این شهر را در یکی از رستوران های شهر اطعام کردند و به عیادت سالمندان و معلولان رفتند. دانشگاه های خواجه نصیر و زنجان و شاهرود و شهید عباسپور و سیستان و بلوچستان هم به ... و یک صفحه از روزنامه خود را به این موضوع عجیب اختصاص می دهد. اما انچه اینجا جای سخن دارد این است که فرهنگ عدالت خواهی چنان بعنوان فرهنگ عمومی از سوی تمامی گروههای سیاسی جامعه پذیرفته شده است که منتقدان سرسخت صدقه دادن به محرومان خود بدان روی اورده اند. این اتفاق مبارک انگاه مبارک تر خواهد شد که با نیت خالصانه و به دور از شائبه های سیاسی صورت پذیرد.

    3- وقتی سید محمدرضا خاتمی از اسلام ناب میگوید!!!!!!!
    سید محمد رضا خاتمی سخنران پیش از خطبه های مسجد مکی زاهدان بوده است. وی در این سخن رانی از عدالت و  اسلام ناب سخن گفته  بیان کرده است «ان شاءالله با بازگشت به اسلام ناب شاهد رفع تبعیض و اجرای عدالت باشیم و تمام ایرانیان از حقوق خود به طور یکسان بهره ببرند.» وی که در جمع هم وطنان اهل سنت سخن میگفته اضافه کرده است «مردم همه خواستار عدالت هستند؛ مگر این انتظار بی جایی است؟ همه مردم خواستار بهبود معیشت هستند و می دانند که این مساله زمان و هزینه بر است. اما در عین حال توقع آنها این است که یک اراده سیاسی رفع تبعیض علیه قومیت ها و اقلیت ها وارد عرصه شود. چرا این کار انجام نمی شود؟ این مسائل که نه وقت می خواهد و نه هزینه. تنها اراده می خواهد و به محض به وجود آمدن آن عدالت قومیتی و مذهبی اجرا می شود. من در اینجا اعلام می کنم به همان اندازه که شما خواستار اجرای عدالت هستید، برادران شیعه شما نیز خواستار آن هستند. عدالت یعنی اینکه امکانات کشور به طور یکسان در اختیار همه قرار گیرد. هیچ کس حق ندارد هیچ ایرانی را به بهانه اینکه از نژاد و مذهب و قوم دیگری است از حقوق خود محروم کند. این حقی است که اسلام، قانون، امام راحل، مقام رهبری و مسوولان صادق نظام آن را به رسمیت شناخته اند.» اینکه ناگهان اصلاح طلبان هم به جمع عدالت خواهان افزوده شده اند نکته مبارکی است و این پیروزی بزرگی است که کسانی که هشت سال از به کار بردن لفظ عدالت هم ابا داشتند به این نکته پی برده اند که مردم همه خواستار عدالت هستند نه سیاست کاری و سیاست بازی اما نکته دیگر انکه خاتمی در این سخنان از بازگشت اسلام ناب سخن گفته و این هم نشان از تغییر ادبیات در سیاست کشور دارد تا جایی که حتی در میان تند روهای اصلاح طلب  نیز نفوذ کرده است (گرچه فقط در قالب الفاظ باشد)

    4-استعفای خطرناک لاریجانی و هشدار جدی ابطحی...
    این اصلاح طلبان هم بد جور استعفای لاریجانی را در صدر اخبار خود قرار داده اند چنانچه
    ابطحی وحشت زده نوشته است:  وقتی آقای لاریجانی با آن دیدگاه افراطی بسته سیاسی "درّ و شکلات" به نقطه استعفاء می رسد، حتماً در جهان معنای تلخ و خطرناکی پیدا می کند. دنیایی که همه می دانند به دنبال بهانه است و می خواهد قربانی دیگری در این منطقه به نام ملت ایران داشته باشد. خوب دیگه طولانی شد استاد ابطحی رو که نمیشه نقد کرد!!!!



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    اسرافهای نهان»
    86/7/23 9:0 ع

    مقام معظم رهبری  در خطبه های نماز عید فطر با انتقاد شدید از مصرف گرایی وبه دوری از اسراف و تبذیر تاکید نمودند. با انکه همگان به قبح اسراف اکاه هستند با این حال این گناه کبیره متاسفانه در بین ایرانیان شیوع دارد و نهیب مقام معظم رهبری را باید هشداری جدی در این باره  دانست. در امیزه های قرانی مسرفان برادران شیطان معرفی شده اند و همین تعبیر قرانی برای شناعت اسراف کافی است. این نوشتار بر ان است تا مصادیقی از اسراف را بیان کند که کمتر مورد توجه قرا میگیرد. امام رضا علیه السلام اسراف را تضییع مال و اضرار به بدن معرفی میکنند و با توجه به روایات اسراف کم و زیاد ندارد و این نکته هم  باید  مد نظر باشد که کوچک شمردن گناه خود گناهی کبیره است. تاکید کنم در این نوشتار نگاه مادی به این منکر عظیم تفوق داشته و مواردی مانند اتلاف وقت و هدر دادن سرمایه عمر و جوانی و سلامت و .... از این دست، مورد توجه قرار نگرفته است.

    با توجه به انچه گدشت بسیاری از اعمال ما – حتی افراد مذهبی- را باید  جز اسراف حساب کرده و مراقبه در این امر را بیشتر نمود.

    1-     این روزها تلفن همراه هم چون جوراب شایع است (و حتی بهتر است بگویم در تابستان از جوراب هم شایع تر است!!) توجه در به کار گیری و استفاده از این دستگاه نمایان میکند این همراه کوچک هم نفشی شگرف در اسراف دارد. اندکی به پیامکی که می فرستید و یا به شما ارسال می شود دقت و ان را با تعریفی که امام هشتم از اسراف داشتند مقایسه کنید. این روز ها در میان مذهبی ها هم ارسال پیامکهای هجو  و بی معنا به وفور یافت می شود. مثلا به این اس ام اس بنگرید:

             حاجی تو دیگه کی هستی؟ دست الیاسو بستی.. .....................

    ایا ارسال چنین جملاتی در قالب پیامک صرف هزینه بیهوده وتضییع مال نیست؟ تکرار می کنم اسراف بعنوان یک گماه کبیره کم و زیاد ندارد و  هر گاه در ذهن خطور کند یک اس ام اس که چیزی نیست خود گناهی کبیره است چنانچه گذشت.

    بارها در اتوبوس و محافل دیده ایم افرادی را که با موبایل مشغول بازی (گیم) هستند . تصور نمی کنم کسی معتقد باشد این بازیها مفید است. باز ای با گوشی موجب کم شدن شارژ ان شده و به تبع ان مقداری برق و هزینه را به هدر می دهد هم چنینم است گشت و گذار های بی مورد در منوها! البته اگر کمی دقیق تر باشیم استهلاک دستگاه هم محاسبه می کنیم.

    2-     عرصه رایانه و اینتر نت هم چیزی شبیه موبایل است و بازیهای رایانه ای را اگر مخرب اعصاب و روان و مضر نخواینم به نظر نیم توان انها را مفید دانست . هم چنین است استفاده از اینترنت که اگر از جنبه های ویانگر ان بگذریم بسیاری از وبلاگ نوشتن ها و چت کردنها و وبگردی ها به هدر دادن مال است.

    در حدیثی از امام صادق علیه السلام امده است اگر کسی لباس مهمانی خود را در خانه بپوشد اسراف کرده است و پیامبر اعظم نیز می فرماید اگر انفاق در راه غیر خدا باشد اسراف است . اگر با این دقت به اسراف نگاه شود مشاهده می شود انجه که در این نوشتار بدان اشاره شد موارد کوچکی هم نیستند چه انکه بسیاری از افراد این کشور از رایانه و اینترنت و موبایل استفاده می کنند.

    البته مواردی هم چون استفاده از لوازم زندگی مدرن هم چون چای ساز مایکروفر ساندویچ ساز قهوه جوش تستر و و و و را هممی توان به این موارد اضافه کرد که البته فراگیری اینها ان چنان زیاد نیست.

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]

    کاملترین بسیجی»
    86/7/10 2:41 ص

    از همان لحظه ولادت و ماجرای ظهورش در دنیای مادی آشکار شد که عظمتی بی نظیر و خلقتی بی بدیل پا به عرصه گیتی گذاشته است و این نشان از این دارد که بشر باید توجه والا و عمیقی به این مخلوق و هدیه الهی داشته باشد.
    در این میان چند خصوصیت مشترک بین آن امام همام و «بسیج و بسیجیان» وجود دارد که به اختصار به آنها اشاره می شود
    .
    1-
    ولادت در خانه خدا: آنچه مورخین از هر سنخ به آن اتفاق نظر دارند این است که علی(ع) در خانه کعبه متولد شده است و ولادتی شبیه معجزه داشته است. شکل گیری بسیج نیز از مساجد و به نوعی از خانه خدا بوده است و اولین پایگاههای بسیج مردمی در مساجد تشکیل شد
    .
    2-
    تربیت الهی: امیرالمومنین (ع) به دلیل پاره ای از مشکلات مالی خانواده خود، از کودکی تحت سرپرستی پیامبر اعظم (ص) بود و از سایه سار وجود گرامی ایشان تربیت و نمو یافت. از این رو از ابتدای کودکی در دامان پاک و الهی حضرت خاتم الانبیا معارف الهی را آموخت
    .
    سازمان بسیج نیز از آغاز شکل گیری بارهنمودها و پیامهای حضرت روح الله قرین بوده است و سخنان نورانی ولی فقیه عادل پارسا همیشه نشانگر جلوه های حقیقت و افشای باطل در نزد بسیج بوده است
    .
    3-
    سبقت در تسلیم: بی تردید اولین مردی که به نبوت محمدی و دین اسلام شهادت داده است وجود مقدس حضرت امیر بوده است وایشان جزء السابقون است که در سخت ترین شرایط و اوضاع، حقیقت اسلام را پذیرفت. در روند پیروزی انقلاب نیز گروههای زیادی ادعای مبارزه با باطل و حرکت در مسیر حق را داشتند اما بسیاری از آنها رو سیاه شدند و تنها بسیج مردمی بود که در همراهی حرکت حق مدارانه امام جز اولینها بود و در پیشانی مبارزه قرار داشت
    .
    4-
    ولایت پذیری: امیرالمومنین (ع) با وجود شخصیت والایی که داشتند اما خود را سرباز پیامبر می دانست و بارها فرمود اناعبد من عبید محمد و این گونه خاضعانه در برابر ولی امر خویش رفتار می کرد. ایشان مطیع کامل حضرت پیامبر (ص) بود و در دفاع از حریم ولایت تا مرز جان تلاش می نمود چنانچه داستان در بستر پیامبر آرمیدن ایشان در شب هجرت شهره است. بسیج نیز همواره گوش به فرمان ولایت بوده است در طول سالهای انقلاب به خوبی این قضیه مشهود است که در دفاع از ولایت، بسیجیان همیشه پیش قدم بوده اند
    .
    5-
    پیشرو در جهاد و شهادت طلبی: شرح رشادتها و فداکاریهای امیرالمومنین (ع) در غزوات و جنگها چنان شهرتی دارد که بی نیاز از ذکر آن در این موجز است از آن سو نیز چنانچه حضرت امام (ره) در پیام سال 67 خود آورده اند. بسیج مصداق کامل ایثار، خلوص، فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و لشکر مخلص خداست و در دوران دفاع مقدس این نکته به خوبی روشن بود که «بسیج» شجاعانه می تازید و همچون مولای متقیان هیچگاه در نبرد عقب ننشست چنانچه امروز نیز چنین است
    .
    6-
    معیار حق: پیامبر اعظم فرمود: الحق مع علی و علی مع الحق و نیز فرمود من ابی فقد کفر هر که علی را انکار کند کافر گردیده است و جایگاهش دوزخ است. همان گونه که علی (ع) در اسلام معیار حق و باطل است بسیج نیز در انقلاب معیار تشخیص حق از باطل است چنانچه امام (ره) در همان پیام می آورند غفلت از بسیج گرفتاری در آتش دوزخ الهی را به همراه خواهد داشت و نیز مقام معظم رهبری فرمودند دشمنان نظام هستند که با بسیج مشکل دارند
    .
    7-
    مبارزه با تحجر و مادیگرایی و استکبار: یکی از خصوصیاتی که حضرت امام (ره) در آن پیام بر آن تاکید دارند این است که ملتی که در خط اسلام ناب محمدی (ص) است و با تحجر و پول پرستی و استکبار مبارزه کند باید بسیجی باشد و مبارزه با این سه پدیده نامبارک را برعهده بسیج می گذارد. در طول زندگی پر برکت حضرت امیر (ع) نیز مبارزه و ستیز با این سه موضوع به خوبی دیده می شود چنانچه در طول خلافتشان سه جنگ در گرفت که مصداق مبارزه با تحجر و مقدس نمایی (خوارج) و نبرد با استکبار و پول پرستی (معاویه و اصحاب جمل) بود. به گفته حضرت امام(ره) دفتر تشکل بسیج را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا کرده اند. از این رو با چنین تعریفی از بسیج ،مقایسه بسیج با وجود مقدس حضرت علی (ع) چندان هم بی راه نمی نماید چه آنکه امضای امیرالمومنین در دفتر تشکیل بسیج به عنوان کاملترین و بارزترین مصداق بسیجی، درخشان ترین است و در یک کلام «بسیجی یعنی علی که تمام وجودش وقف اسلام بود



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
     
     
     
     
     
    راست کلیک کنید و اول فیلم را سیو کنید و بعد با نرم افزار کوییک تایم مشاهده کنید


  • کلمات کلیدی :

  • نوشته شده توسط :احسان آیتی::نظرات دیگران [ نظر]
    <   <<   41   42   43   44      >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی