سفارش تبلیغ
صبا ویژن







در فضای انتخاباتی که اصلاح طلبان همواره در پی تخریب دولت نهم و انتقادهای غیرواقعی هستند و در همه سخنرانی‌های احمدی‌نژاد و سیاست‌های داخلی و خارجی او را زیر سئوال می‌برند، حامیان گفتمان عدالت نباید فقط به پاسخگویی نسبت به شبهات آنان اکتفا کنند.

مهندس میرحسین موسوی در دیدار خود با نمایندگان مجلس در اردیبهشت ماه 88 اعلام کردند من یا در کاری وارد نمی‌شوم و یا اگر وارد شدم تا آخر ایستاده‌ام. این جمله مهندس موسوی با استعفای وی در زمان جنگ و دفاع مقدس تناقض آشکاری دارد. در زمان زمان استعفای ایشان، امام خمینی نیز در نامه مشهوری به ایشان فرمودند الان چه وقت استعفا دادن است.

نکته دیگری در کارنامه مهندس موسوی تاکید زیاد ایشان بر روی حمایت‌های امام خمینی از ایشان در زمان جنگ و از طرفی دیگر دیدار با نهضت ازادی است. همان‌هایی که اساس عملکردشان حکومت منهای ولایت فقیه است در صورتی‌که همان امام خمینی فرمودند ولایت فقیه ولایت رسول‌ الله است. و متاسفانه مهندس موسوی هنوز بطور شفاف موضع خود را نسبت به این قضیه مشخص نکرده است.

ابهام دیگر در فعالیت‌های انتخاباتی ستادهای مهندس میرحسین موسوی حمایت شدید سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از میرحسین موسوی است. در صورتی‌که میرحسین موسوی با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم دیدار داشته و ادعا کرده است انان حامی وی خواهند بود در صورتی‌که جامعه مدرسین رای بر عدم مشروعیت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی داد. چگونه این دو در کنار هم می‌توانند عمل کنند!

در زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی در دور هفتم سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی انتخابات را تحریم کرد و حال میرحسین موسوی را علم کرده است. اینان با اینگونه عمل کردن مردم را ملعبه دستان خود قرار داده اند و هر آنطور که مایل باشند با مردم بازی می‌کنند و آنان اهرمی برای فشارهای سیاسی می‌دانند.

محسن آرمین در سخنرانی‌های خود در ستادهای انتخاباتی مهندس موسوی اعلام کرده است در سال‌های 76 و 84 نیز نامزد مورد نظر ما مهندس موسوی بود که ایشان موافقت نکردند در صورتی‌که مهندس موسوی از سازمان خواسته است از او بصورت علنی حمایت نکند چرا که معتقد است رای اوری او پایین خواهد آمد.

اگر خوش‌بینانه به موضوع بنگریم متوجه خواهیم شد مهندس موسوی همیشه مهره سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بوده ( البته با یک حلقه مفقوده!) و اکنون سعی در فریب مردم و منحرف کردن ذهن آنان از این موضوع است.

در رابطه با مهندس موسوی و دوران نخست وزیری ایشان و بعد از آن ابهامات پاسخ داده نشده بسیاری وجود دارد که امید ایشان و حامیان ایشان در این زمینه کوشا باشند.

 



  • کلمات کلیدی :
  • بازار تبلیغات انتخاباتی چند وقتی ست که داغ شده و نامزدهای دهمین دوره ریاست جمهوری همواره به دنبال معرفی خویش هستند. اما بد نیست دوباره تاریخ را بازنگری کنیم و ببینیم کسانی که امروز آمده اند چه سابقه ای دارند.

    مهندس میرحسین موسوی پس از بیست سال تصمیم بر حضور در صحنه های اجرایی کشور گرفته اند که هم جای خوشحالی دارد و هم ناراحتی. خوشحالی از ان جهت که ایشان خود را دلسوز این کشور معرفی می کنند و برای نجات این کشور گام برداشته اند و ناراحتی از این جهت که با عقبه ای مسئله دار همچون نهضت آزادی و سازمان نامشروع مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت آمده است.

    در این روزها مهندس موسوی و هوادارانش بر روی مدیریت ایشان در زمان جنگ و حمایت های امام خمینی از ایشان در آن زمان مانور می دهند و این تاییدات حضرت امام را به منزله عملکرد مثبت ایشان می گذارند.

    اگر از حق نگذریم مهندس موسوی در زمان خدمات شایسته ای انجام دادند اما باید دید این خدمات در چه شرایطی انجام شد. نادیده نباید گرفت در آن زمان هر چند رئیس جمهور عملا مسئول اجرایی نبود اما همان حضور بسیار تاثیر گذار بود و مهندس موسوی ایده ها و تئوری های رئیس جمهور وقت را پیاده می کردند و به نوعی می توان گفت مغز متفکر دستگاه اجرایی رئیس جمهور و بازوی اجرایی آن نخست وزیر یعنی مهندس موسوی بود.

    در شرایط بحرانی جنگ، همان زمانی که تمام دنیا در برابر ایران اسلامی ایستاده بودند و کمر به نابودی آن بسته بودند مهندس موسوی که خود را خادم ملت می دانست تصمیم به استعفا می گیرد و بدون هیچ صحبت قبلی حتی با امام خمینی استعفای خود را نوشته و از مقام خود کناره گیری می کند.

    امام خمینی در پاسخ به استعفای مهندس موسوی نامه ای تهیه و تنظیم می کنند و در آن این حرکت مهندس موسوی را با توجه به شرایط موجود حر کتی غیر عقلانی می دانند و در آخر نامه نیز به مهندس موسوی ابراز علاقه می کنند.

    با نگاه دقیق به این مقطع زمانی از تاریخ به خوبی می توان دریافت که مهندس موسوی بدلیل منافع حزبی و گروهی خویش منافع ملی را نا دیده گرفت و استعفای نخست وزیر بعنوان بازوی اجرایی کشور در زمان جنگ یعنی نابودی ایران.

    نامه امام به ایشان در پاسخ به استعفای میرحسین موسوی و حمایت از ایشان بدلیل رفع فتنه ای بود که سهم خواهان انقلاب تدارک دیده بودند و به فضل پروردگار فتنه آنان با هوشیاری رهبر کبیر انقلاب اسلامی خنثی شد.

    و امروز بیست سال از آن جریان می گذرد و مهندس موسوی قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری را دارد. اما سئوال اینجاست از کجا معلوم اگر دوباره منافع حزبی مهندس موسوی تامین نشود و بین منفعت ملی و حزبی یکی را بخواهد انتخاب کند مهندس موسوی دوباره سمت منافع حزبی نرود؟

    میرحسین موسوی در آغاز سخنرانی های خود از نازی آباد تهران شروع کرد و این یعنی الگو گیری از فعالیت های مردمی احمدی نژاد. اگر قرار همان کارهای احمدی نژاد صورت گیرد که چه دلیلی برای حضور میرحسین است؟ مگر احمدی نژاد نیست؟ مگر او از کارهای مردمی خود عقب نشسته است؟

    جناب آقای مهندس میرحسین موسوی! شمایی که ادعای کار در کنار امام خمینی و تاییدات ایشان را دارید چرا اکنون با کسانی که با گستاخی و بی شرمی تمام می گفتند امام را باید به موزه تاریخ سپرد یک کاسه شده اید؟

    کسانی که به هردلیلی از مهندس موسوی حمایت می کنند بدانند نسل جوان و فداییان رهبر دیگر نخواهند گذاشت گرگ صفتانی که قصد دارند اسلام آمریکایی و لیبرال در ایران اسلامی اجرا کنند بر اریکه قدرت سوار شوند و همچون سگان برای اربابان غربی خود دم تکان دهند. همانند همان دوران اصلاحات که بارها نامه از سر ذلت برای سران دول غربی نوشتند و اظهار نوکری کردند.

    این نسل جوان هوشیار است و هرگز فریب حرکات عوام فریبی مهندس موسوی و هوادارانش را نخواهد خورد.



  • کلمات کلیدی :
  • به تازگی ایام رحلت پیامبر گرامی اسلام را در حالی سپری کردیم که در این روزها مسائلی دوباره بازگشایی گردیده که صد البته جواب آن ها در محیط های علمی و مبتنی بر عقل بارها داده شده است. آنچه در ذیل آمده است پاسخ به شبهات مطرح شده توسط شبستری در دانشگاه صنعتی اصفهان می باشد.

    مقصود از عصمت پیامبر (ص) و ائمه اطهار(ع)
    مصونیت پیامبر و امامان در مقابل گناه و خطا، چه در ساحت اعتقادات و چه در ساحت عمل، همچنین مصونیت پیامبران از خطا در ناحیه تلقی و ابلاغ وحی، عصمت پیامبر و امامان می باشد.از این رو معتقدیم رسول خدا و ائمه اطهار در افکار ، عقاید و اعمال فردی و اجتماعی و نیز در مقابل تلقی وحی و ابلاغ آن به مردم، از هرگونه گناه و خطا مصون است.

    عصمت هم امری است موهبتی و هم ارادی و اکتسابی. درک این مسئله در گرو شناخت چند نکته است:

    1-      پیامبران و امامان دارای اراده بشری اند. مانند دیگر مردم زندگی می کنند، برای تحصیل هر چه بیشتر مقامات معنوی می کوشند و اهل صبر، جهادف زهد و تقوا هستند. به عبارتی این بزرگان انسان برترند. اما نه برتر از انسان. همچنین پیامبران پیوسته بر این نکته تاکید می کنند که ما هم بشری هستیم مثل شما.

    2-      خداوند متعال به قابلیت ممتاز پیامبران و امامان برای تحصیل مقامات معنوی و شایستگی آنان برای برعهده گرفتن مسئولیت هداست جامعه علم دارد. در حقیقت همان قابلیت و شایستگی آنان (بخش عمده اش ناشی از افعال اختیاری ایشان است) از قبل نزد خداوند معلوم است و همین " قابلیت مبتنی بر اختیار " موجب گزینش آنان می شود.آیات و روایات فراوانی بر این وقعیت گواهی می دهد.

     " وجعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا لمّا صبروا و کانوا بآ یاتنا یوقنون"  "و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخی از آنان را پشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما ، مردم راهدایت کردند.(سجده آیه24)

    " و الله اعلم حیث یجعل رسالته"  " خداوند بهتر می داند رسالتش را کجا قرار دهد"(انعام آیه124)

    سپردن هر مسئولیتی با دادن امکانات لازم همراه است. رهبری جامعه نیز از این قاعده مستثنا نیست. از این رو خداوند آنان را از علم و عصمت لازم برای برعهده گرفتن مسئولیت بهره مند  می گرداند. البته این امتیاز پایه و شرط اولیه  است و معصومان با اراده خویش و تلاش و عبادت به مقامات عالی تری از علم و عصمت دست پیدا می کنند. چنانکه در قرآن خطاب به پیامبر می خوانیم: "قل رب زدنی علما " "بگو پروردگار من بر دانشم بیفزای"(طه آیه114)

     

    استغفار پیامبر (ص) و ائمه اطهار(ع) در دعاها و روایات منسوب به ایشان:

    در این باره نکات زیر لازم به ذکر است:
    1- استغفار، یکی از عبادات بزرگ است. خداوند  در قرآن مجید مومنان راستین را چنان توصیف می کند: آنان شکیبایند و راستگو، همواره اطاعت پیشه اند و انفاق گر و سحرگاهان به استغفار می پردازند.(آل عمران آیه17)

    در جای دیگر می فرمایند: شبانگاه اندکی می آرامند و سحرگاهان به استغفار می پردازند.(ذاریات آیه17)

    بنابراین آنچه مشاهده می شود استغفار  عمل بهترین مومنان و شب زنده داران خوانده شده استو از سوی دیگر همه مومنان به این عمل سفارش شده اند. " ای ایمان آوردگان ! همه با هم به درگاه خدا توبه کنید. باشد که رستگار شوید"(نور آیه31)

    قرآن در جای دیگر نیز می فرماید: خداوند توبه کاران و پاکیزگاه را دوست دارد.(بقره آیه 222)

    از آنچه گذشت روشن می شود که در نگاه قرآن اساسا استغفار عمل پارسایان و مومنان است و عبادتی است که همه ایمان آورندگان به آن دعوت شده اند. اگر به حقیقت آن نیز توجه کنیم، آن را زیباترین جلوه خشوع و خضوع در مقابل آفریدگار می یابیم. از این رو شایسته است که اولیای الهی بیشتر و بهتر از همه این دعوت الهی را لبیک گویند.

    2-استغفار و توبه دارای مراتب و درجاتی متناسب با عاملان آن است. توبه گناهکاران توبه از گناه و توبه اولیا الهی توبه از پرداختن به غیر خداست. استغفار پیامبر و امامان نیز مرتبه ای بالاتر از همه دارد. چرا که آنان با آنکه اعمالی بسیار بزرگ انجام داده اند اما در مقابل عظمت خداوند آن اعمال را بسیار کوچک تر از بجای آوردن حق بندگی می دانند.

    3-در حدیت نبوی چنین آمده است: گاهی بر دلم غبار می نشیند و من هر روز از خداوند هفتاد بار طلب مغفرت می کنم. امام خمینی در شرح این حدیث می نویسند: اولیای خدا، همواره انقطاع به سوی خداوند دارند. ولی به جهت ماموریت الهی خود، گاه به ناچار در مرآت عالم کثرات، توجه به حضرت حق می کنند و همین نزد آنها کدورت محسوب شده و برای زدودن آن استغفار می کنند. امام سجاد (ع) که مناجات هایش را شما میبینید و می بینید که چگونه از معاصی می ترسد، مسئله غیر از مسائلی است که در فکر ما یا عقل عقلا یا در عرفان عرفا بیاید. از پیغمبر گرفته تا امام عصر(عج)، همه از گناه می ترسیدند. گناه آنها غیر از این است که من و شما داریم، آنکه یک عظمتی را ادراک می کردند که توجه به کثرت، نزد آنان گناه کبیره هست. آنان در برابر عظمت خداوند، وقتی خودشان را حساب می کنند، می بینند که هیچ نیستند و هیچ ندارند. واقع مطلب، همین است، جز او کسی نیست و چیزی نیست و از اینکه حضور در مقابل حق تعالی دارند و مع ذلک دارند مردم را دعوت می کنند، از همین، کدورت حاصل می شد.

    4-استغفار برای اولیای الهی، جنبه دفع و برای ما، جنبه رفع دارد؛ یعنی ما استغفار می کنیم تا لغزش هایمان بخشیده شود و آنان استغفار می کنند تا نلغزند و اصلا گناه به سراغشان نیاید. آن بزرگواران با استغفار درجه عصمت خویش را شدت می بخشند.

    5-استغفار و استغاثه پیامبر(ص) در پیشگاه خدا، بالاترین نقش عملی را در تربیت امت دارد و به دیگران می آموزد که چگونه در پیشگاه خدا به تضرع بپردازند و به جهت پاره ای از اعمال نیکو مغرور نگردند.

     

    آیات اولیه سوره فتح

    در آیات اولیه سوره فتح آمده است " به درستی که ما برایت فتحی نمایان کردیم تا خداوند آثار گناهانی که بدهکار مشرکان بودی را از دل آن ها بزداید.(چه گذشته و چه آینده ات) و نعمت خود را بر تو تمام نمود و بسوی صراط مستقیم رهنمودت کرد."

    مفسران درباره این آیه و منظور از "ذنب" پیامبر اکرم(ص) نظرهای مختلفی دارند. علامه طباطبایی در المیزان می نویسد: ذنب در لغت عبارتست از عملی که آثار و تبعات بدی دارد. حال هر چه باشد. مغفرت هم در لغت عبارت است از پرده افکنی بر روی هر چیز.

    از دیگر سو قیام رسول خدا به دعوت مردم و نهضت آن حضرت، قبل از هجرت و ادامه آن تا بعد از هجرت در مدینه و جنگ هایی که بعد از هجرت با مشرکان رخ داد، دارای آثار نگران کننده ای برای پیامبر(ص) بود و از این جهت مصداقی برای کلمه "ذنب" بود. یعنی مشرکان به آن حضرت نگاهی منفی داشته و در پی آزار آن حضرت بودند و تا زمانی که شوکت و نیروی خود رامحفوظ داشتند، به حساب خود هرگز آن حضرت را نمی بخشیدند و خون هایی را که از بزرگان آن ها ریخته شده بود را از یاد نمی بردند! برای همین تا زمانی که از راه انتقام و محو شریعت پیامبر(ص) کینه های خود را تسکین نمی دادند، دست بردار نبودند! اما خدای سبحان با صلح حدبیه و سپس فتح مکه شوکت و نیروی مشرکان را در هم شکست و در نتیجه آن چه را که آنان تقصیر و گناه پیامبر(ص) می انگاشتند پوشانید و آن حضرت را از شر قریش ایمن داشت.

    پس مراد کلمه"ذنب"، تبعات و آثار خطرناکی است که در پی دعوت رسول خدا به آیین توحید از ناحیه کافران و مشرکان به بار می آمد. این آثار از نظر لغت " ذنب" است. موسی(ع) نیز در جریان کشته شدن جوان قبطی، خود را حامل گناه می دانست(شعراء آیه14) بدون آنکه کشتن آن شخص واقعا گناه بوده است زیرا وی در مقام دفاع بوده است.



  • کلمات کلیدی :
  • دوباره افراد مرتد وابسته به جبهه اصلاحات به اصفهان آمدند و شروع به اهانت به مقدسات مسلمانان نمودند. دفعه قبل عبدالله رمضان زاده آمد و پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) را زیر سئوال برد و این بار مجتهد شبستری.

    مجتهد شبستری در سخنرانی خود در دفتر حزب مشارکت در اصفهان عصمت پیامبر و همچنین آسمانی بودن قرآنی و از جانب خداوند بودن آن را زیر سئوال برده و این مقدسات را به تمسخر گرفت. زمانی که شبستری در این مکان سخن می گفت و امامان را افرادی گناهکار خطاب می کرد، مستمعین محترم! که از فعالین جبهه اصلاحات در شهر بودند نیز مانند بز اخوش فقط سر تکان می دادند و خزعبلات او را تایید می کردند.


    از دفتر جبهه مشارکت انتظار بیش از این هم نباید داشت اما اینان پا را فراتر از حد گذاشته و در دانشگاه صنعتی نیز تریبونی برای سخنرانی او تدارک دیدند تا همان چرندیات را تحویل دانشجویان هم بدهد که الحمدالله دانشجویان آگاه نیز ساکت ننشستند و نسبت به این اهانت ها پاسخی قاطع و دندان شکن دادند تا جایی که دفتر انجمن اسلامی( برگزار کننده مراسم) توسط حراست دانشگاه پلمب شد و دکتر قربانی(ریاست دانشگاه صنعتی) نیز بخاطر موافقت با این جلسه از دانشجویان عذرخواهی کرد.


    با کمی دقت و توجه متوجه خواهیم شد که این سخنرانی خودجوش نبوده و دقیقا بعد از مطرح شدن مجدد حرف های التقاطی آغاجری در منزل عبدالله نوری، انجام گرفته است و ریشه بسیاری از سخنان شبستری را می توان در آغاجری جستجو کرد. البته شبستری در افکار خود از سروش نیز خط گرفته بود اما مشخصا می بینیم که اینان حرکتی طراحی شده را آغاز نموده اند.


    باید تاسف خورد که برنامه ای تحت عنوان «اخلاق در سیره نبوی» برگزار و چنین سخنانی در آن مطرح شود. هرچند در مسلمان بودن خیلی از برداران و خواهران(!) جبهه اصلاحات شک هست اما آیا اینان حتی حرمت لباس پیامبر که پوشیده اند را هم نمی خواهند نگه دارند؟آیا شرم ندارند در لباس پیامبر و در آستانه سالروز رحلت پیامبر بنشینند و به چنین سخنانی گوش دهند؟ شیخ عباسعلی روحانی رئیس این دفتر چگونه خود را مبلغ دین می داند و اجازه می دهد این سخنرانی اینگونه برگزار شود؟


    در روزهایی که همه مسلمانان در پی مجلسی برای در سوگ نشستن و شنیدن فضایل اخلاقی پیامبر هستند، اینان مراسم با نام پیامبر برگزار می کنند و در آن به شخصیت و عصمت ایشان اهانت می کنند.


    این حرکت و اهانت ها از سوی این طیف، ماهیت اصلاح طلبان را بیشتر مشخص می کند و قطعا بی پاسخ نیز نخواهد ماند. همانگونه که دانشجویان فهمیم و آگاه دانشگاه صنعتی اصفهان تحصن نموده اند و خواستار برخورد با چنین افرادی هستند بقیه مسلمین نیز نباید ساکت بنشینند.


    سخنان شبستری هیچ تفاوتی با کاریکاتورهای دانمارکی ندارد. نباید در مقابل این افراد ساکت بود چرا که اگر مسلمانان روزی از اعتقادات خود کوتاه بیایند قطعا در آن روز ذلت بر عزت آنان چیره شده است. فلذا از کلیه وبلاگنویسان مسلمان تقاضا می کنم با یادداشت های خود در جهت آگاه سازی مردم گامی موثر بردارند.


    در همین رابطه بخوانید:
    هتاکی های بی شرمانه سخنران جلسات اصلاح طلبان به ساحت پیامبر اعظم (ص)

    دفتر انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان پلمب شد
    دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان تحصن می‌کنند
    دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان بیانیه صادر کردند
    مجتهد شبستری، به دانشگاه ما هم میایی!؟



  • کلمات کلیدی :
  • با ورود امام خمینی(ره) به ایران یکی از روزهای ماندگار در تاریخ این کشور رغم خورد. در آن روزها اگرچه گروه های چپ امام خمینی(ره) را یک رهبر سالم و صادق می دانستند که سخت مخالف استبداد پهلوی و استعمار و امپریالسم آمریکاست و حرکتی مترقی و رو به جلو دارد اما در حقیقت آن ها در امر انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی غافلگیر شده بودند و نمی توانستند تحلیل درست و همه جانبه ای ارائه دهند. اغلب نیز به همین دلیل میان اعضای آن ها اختلاف می افتاد.

    گروه های چپ ماهیت انقلاب اسلامی را مذهبی و ارتجاعی می دانستند. تحلیل آن ها چنین بود که مذهب نمی تواند در بستر تکامل اجتماعی خلق ها نقش مثبت و انقلابی داشته باشد.

    آن چه این گروه ها را به خطا در تحلیل می انداخت عدم شناخت از جایگاه روحانیون در میان مردم بود. تجربه صدساله حضور روحانیون انقلابی در ایران نشان داده است که دست کم عده ای از روحانیون شیعه پتانسیل مردمی و حتی انقلابی بالایی دارند و در عمل در صف مبارزه با استعمار و امپریالیسم قرار گرفته اند. کسانی مثل امام خمینی، آیت الله طالقانی، آیت الله سعیدی، آیت الله غفاری از این دسته بودند.

    اینها باعث شده بود مردم امام را عاشقانه دوست داشته باشند و بحث های نظری و تئوریک بر آن ها تاثیری نداشته باشد.

    امروز نیز با وجود آنکه سی سال از انقلاب اسلامی گذشته و مردم بارها نشان دادند بازیچه دست اینگونه نظریه ها نمی شوند اما آن ها همچنان سعی در انتشار افکار پوچ خود هستندو بخصوص که اخیرا با نام برابری طلب در میان دانشجویان به ترویج عقاید خود می پردازند و سعی در به انحراف کشیدن نخبگان جامعه را دارند.

    عناصر تفکرات غیر اسلامی چنان وانمود می کنند که گویی تاکنون تفکرات آنان را کسی ندیده و فکر نو و جدید است و بالاتر از آیین اسلامی است. ظاهرا این افراد فراموش کرده اند که تفکراتشان قبلا ارائه شده و شکست خورده است. البته عده ای با این تفکر نیز وارد قشر طلاب شده اند و سعی در تضعیف اسلام دارند و همواره قوانین اسلام را که از جانب خداوند است را ناقص می دانند و تفکرات حقوق بشر خود را که توسط مخلوق خداوند ارائه شده است را بی عیب و نقص می دانند.

    البته آنان که در سال های مبارزه علیه شاه در کسوت چپ بودند و با پیروزی انقلاب اسلامی رنگ عوض کردند امروز نیز قصد دارند در خفا به فعالیت های خود ادامه دهند. اینان چنان می گویند که ما انقلاب کردیم ولی رفتار امروزشان با رفتار آن روزها متفاوت است. اگرچه آن روزها در گروه های اسلامی نبودند ولی انقلابی بودند و بعد از انقلاب مسلمان شدند اما امروز سعی در زیر سئوال بردن انقلاب اسلامی دارند.

    به هر حال روزی پدران و مادران ما مقابل ظلم ایستادند و انقلاب کردند امروز نیز وظیفه حفظ آن بر عهده ماست.



  • کلمات کلیدی :
  • <      1   2   3      >
    کلیه ی حقوق این وبلاگ متعلق به نویسندگان آن می باشد
    گروه فناوری اطلاعات آن لاین تکنولوژی